لینک دانلود و خرید پایین توضیحات فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت تعداد صفحات: 35 حمید سبزواری زندانی زر "" چه باک از دشمنان دارم چو یاری می شود پیدا ز بحر غم چه پروا ، تا کناری می شود پیدا ز فردا روزنی باشد به چشم آرزومندان چو برق اختری در شام تاری می شود پیدا مباش افسرده ای مرغ چمن کز گردش دوران به فرجام زمستان نو بهاری می شود پیدا شب است و ظلمت و بانگ جرس از دور می گوید که اینجا رهرو شب زنده داری می شود پیدا به رغم محتسب ساقی ، سرت نازم به می خواران بنوشان باده تا رنج خمار ...